▪️این تشکهای کارساز!
یک سری تشکهای ابری با روکشهای پارچهای رنگی آوردند که استفاده شود پس از مدتی به ناچار بدلیل پاره بودن لباسها با ابتکاری که به خرج داده شد رویه پارچهای تشکها برای بیشتر شلوار، شورت و در مواقعی سجاده نماز استفاده میشد و معمولا با خط خوش و گلدوزی زیبا نیز مزین بود. البته برای خیاطی نخ مورد نیاز از داخل پتوها و سوزن نیز از سیم خاردار که بشکل سوزن ساخته میشد استفاده میکردند.
▪️ ماست، تولیدی اسارت!
یکی از کارهای ما در اردوگاه، درست کردن ماست با شیرخشکهای نیدو و آب سرد داخل لیوانهایی که برای چای و نوشیدن آب در اختیار ما قرار گرفته بود که معمولا برای یکروز کافی بود دو قاشق شیر خشک، آب و مقداری مایه ماست که از سری قبل مانده بود درست میشد و اغلب شبها اینکار را انجام میدادیم و تا صبح لیوانها در پشت پنجره آسایشگاه چیده و در طول روز استفاده میشد.
▪️چه اوقات خوبی!
دوران اسارت در کنار همه سختی و ناملایماتش فرصت خوبی برای آموزش و یادگیری بود، اکثر اوقات چه در آسایشگاه و چه در محوطه زمان هواخوری اسرا در حال تعلیم و تربیت، نظافت و … بودیم.برای آموزش زبان عربی بیشتر از کتاب قرآن که در اختیار بود و یا زبان انگلیسی از روزنامه انگلیسی که در اختیار اسرا قرار میگرفت و یا افراد باسواد به افراد کم سواد آموزشهای لازم را میدادند. اسارت خودش به نوعی یک دانشگاه بود که از این نعمت فراگیری خیلی از اسرا استفاده کردند، حالا ابزار نگارش این یادگیری نیز خیلی جالب بود ،در داخل آسایشگاه توسط یک تکه چوب که به شکل قلم ساخته شده بود و آب که بر روی کف سیمانی آسایشگاه نوشته میشد و در محوطه روی زمین خاکی اردوگاه مطالب نوشته میشد. مسئله آموزش البته در کمال احتیاط که دشمن حساس نشود انجام میشد. لازم بذکر است اسرا از داشتن قلم و کاغذ محروم بودند.
▪️زحمت کارها روی دوش یکنفر نبود
قوانین داخلی آسایشگاهها در خصوص امور جاری با هم فرق میکرد، بعضی کارها به صورت گردشی بین گروهها در ایام هفته انجام میشد یعنی هر روز اعضا یک گروه، کلیه کارها را انجام میداد، باصطلاح شهردار بودند، اما در اغلب آسایشگاهها آدمهای مؤمن واقعی بودند که داوطلبانه اغلب امور را در کلیه روزها انجام میدادند. مثل ظرف شستن،نظافت آسایشگاه و…..
▪️روزهداری در اسارت
دوران اسارت وقت خوبی برای خودسازی و عبادت در زیر شکنجه و سختی دشمن بعثی بود، اکثرا روزهای دوشنبه و پنج شنبه و در ماههای رجب، شعبان و رمضان روزه بودند، نماز و بخصوص نماز شب رایج بود، ختم قرآن و حفظ آن با تنها قرآن موجود در آسایشگاه انجام میشد، همچنین خواندن ادعیه، ختم صلوات و اذکار وارده، خلاصه فضای معنوی خوبی در دوران جوانی همراه با سختی برای ما ایجاد شده بود، البته بعضی خیلی خوب استفاده کردند و بعضی … بماند. در ضمن نباید نقش هدایت و تشویق عزیزان در ایجاد این فضای معنوی فراموش شود.
خسرو میرزائی/ آزاده تکریت ۱۱