- نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
- 28 جولای 2023
- کد خاطره 14667
- 580 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
این خاطره: شبهای عملیات ….
هرسال که شب عاشورا میشود خاطرات شبهای عملیات دوباره زنده میشود بندگی خالصانه خدا بود زمانهای ناب خیلی زودگذشت ولی هیچ موقع از یادم نمیرود این شبها با آه وافسوس اشک بیاد ان شبها بادوستان وشهدا بودم شبهای عملیات دوستان به ستون یک بر روی جاده به طرف خط مقدم در کنار اب حرکت میکردیم تیر تراشهای تیربارهای عراق شلیک میکردند از کنار مان زوزه کنان ردمی شدند یا خمپاره ای در کنار مان زمین میخورد خیز بر می داشتیم توپ های فرانسوی از بالای سرم رد می شد خدا خدا میکردیم برسرمان فرود نیاید منوره های خوشه ای دشمن منطقه را روشن میکرد دقت میکردیم دور دستها را ببینیم این زمان فکرشان را میکنم لذت بخش می شود به ستون یک در کربلای ۵ در حرکت بودیم تیر از زیر بغل من رد شد بادگیرم را سوارخ کرداصابت کرد به پای نفر ۵ ستون شهید سهپری قاری قران بود در عملیات بعدی شهید شد با ترتیل سوره واقعه را هر شب برای همرزمهایش میخواند به یک ستون در والفجر ۸ از گردان انصار جدا شدیم سر ستون را دیدم محمود ژولیده چند نفر از بچه های اطلاعات بودند در ان تاریکی شب سلام علیکی کردیم همدیگر را در اغوش گرفتیم ستون را به کارخانه نمک هدایت کردند بعد از پاکسازی تاسیسات کارخانه نمک کنار ه جاده شهید صفر خانی شهید اکبر پریمی شهید سید محسن موسوی که داشت از سرما دندانهایش به هم میخورد من یک پتو گیر اوردم رفتیم زیر پتو که گرم شویم شب کربلای ۵ ستون در حال حرکت بود خمپاره ای سر ستون به زمین خورد چند نفر جلو من به شهادت رسیدند من سریع رفتم فاصله بین ستون ایجاد نشود در انشب ها جوانی خام بودم تجربه این زمان را نداشتم هنوز مانده ام با چه دل وجراتی به دل دشمن در سیاهی شب یورش میبردم به دنبال شکار تانک تانکی را منفجر میکردیم تازه میخواستیم از انفجارات ان تانک هم به ما اسیب نرسد سریع به طرف جلو میرفتیم وزیر زبان ذکر میخواندیم وحاج اقا پروازی سفارش میکرد سوره الهاکم التکاثر بخوانیم چه شبهای خوبی بود مخصوصا کنار شهدا وما جامانده ایم که دیگرتکرار نخواهد شد ……
جامانده از شهدا حجت عالی
…………
انتشار مطلب بدون هر گونه ویراستاری و تصرف