- نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
- 27 نوامبر 2020
- کد خاطره 13590
- 1289 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
سرو داودی کد 520
ماجرای اخرین پرواز خلبان شهید غفور جدی اردبیلی:
او در حین رفتن از پلکان جنگنده اف-۴ فانتوم به سمت سربازش برگشته و گردنبند الله و ساعت مچیش را به او میدهد. انگار میدانست آخرین پروازش خواهد بود. در حین عملیات در نزدیکی بصره متوجه حضور بیش از ۴۰ فروند تانک استتار یافته میگردد که لولههای آنها به مشابه دودکش منازل میباشد. عملیات سنگین شروع میشود و موفق میشوند لشکر ۹ زرهی عراق را که از قدرتمندترین لشکرها در عراق بود را نابود کنند. با اصابت گلوله توپ به جنگنده در عراق، خلبان جدی، جنگنده را به خاک ایران میرساند تا در خاک عراق سقوط نکنند و بالاخره در ۷ کیلومتری ماهشهر-آبادان شهید میشود. او در مدت ۴ روز اوایل حضورش در جنگ، بیش از ۸۰ پرواز عملیاتی انجام داد و در هر عملیات از خانواده اش حلالیت میطلبید
شهید غفور جدی اردبیلی کیست
شهید غفور جدی اردبیلی متولد اردبیل بود. به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران پیوست و برای دوره های ارشد جنگنده F-4 به آمریکا اعزام شد.
در سال ۱۳۵۱ با خانم مرین نامیور، که دختر یکی از خانوادهای سرشناس سناتورهای آمریکایی بود ازدواج کرد. در روز نیروی هوایی آمریکا، در حضور زبده ترین خلبانان جهان در نیویورک، داوطلبانه جهت حضور در خطرناکترین مانور هوایی جهان، با نام چهارراه مرگ، به نمایندگی از ایران اعلام آمادگی کرد. برج مراقبت به دلیل جوانی او، خطرناک بودن این عملیات را اعلام نمود اما تجربه و دانش وی در سطوح مختلف آموزشی در آمریکا موفق بودن عملیات را در حضور نمایندگان مختلف دنیا تضمین مینمود. پس از اجرای موفقیت آمیز عملیات، تماشاگران به احترام او از جای خود بلند می شوند و این خلبان ورزیده را به شدت تشویقش می کنند و در پاسخ آنهایی که میپرسیدند این “مرد کیست”؟ همه میگفتند: خلبان غفور جدی اردبیلی، نماینده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران!! زمانی که در آمریکا دوره خلبانی را می گذراند، در پاسخ به یکی از استادانش که از او خواست شهروندی آمریکا را بپذیرد و در نیروی هوایی امریکا خدمت کند، پاسخ داده بود: “دوست دارم کفن ام پرچم ایران باشد…”
غفور جدی بعد از انقلاب، به علت داشتن همسر آمریکایی،به دستور حسن روحانی رییس وقت پاکسازی ارتش از پایگاه هوایی بوشهر و نیروی هوایی ایران اخراج شد. در روز سوم حمله عراق به ایران، خود را به درب پایگاه رساند. او را به درون پایگاه راه ندادند. فریاد زد:”من با پول و سرمایه این آب و خاک خلبان شده ام، اکنون به من نیاز است، همسر و خانواده ام را گرو یک F-4 میگذارم.” با او موافقت کردند و چندی بعد، پس از شکار چندین هواپیمای عراقی، در یک عملیات برون مرزی در خاک عراق به آسمانها پر کشید و جاودانه شد.
تهیه و تنظیم از: سروداودی، کد ۵۲۰
http://www.khaterateshohada.ir/?p=13590