×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

خاطرات سایت

خاطرات شهدا

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 22 November , 2024  .::.  خاطرات منتشر شده : 0 خاطره
خاطرات شهدا – شهید محمد فرزانه
سروداودی، کد 520

موضوع:پسرم نگران نباش

 

سر پُستِ نگهبانی بودم که نامه‌ای به دستم رسید، نامه از آمدن پدر به جبهه خبر می‌داد، بدون هیچ معطلی از فرمانده اجازه گرفتم و به شهر رفتم تا پدر را ببینم، باید او را به هر بهانه‌ای از آمدن به جبهه منصرف می‌کردم.
اگر او هم به منطقه می‌آمد، دیگر مردی در خانه باقی نمی‌ماند تا از خانواده محافظت کند، پس از کلی جست‌وجو، او را یافتم، به نزدش رفتم و گفتم: «پدر! خانواده چه می‌شود؟ آن‌ها تنها هستند و به مردی نیاز دارند تا حمایت‌شان کند».
با قلبی سرشار از ایمان، نگاهی به آسمان کرد و گفت: «پسرم! نگران نباش؛ خدا بالای سر ماست و او بهترینِ حافظان است».

شهید محمد فرزانه ـ متولد ۱۳۴۱ آمل ـ شهادت ۱۳۶۵ شلمچه

راوی: قنبرعلی فرزانه

تهیه و تنظیم از: سروداودی، کد ۵۲۰

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.