- نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
- 08 آگوست 2020
- کد خاطره 12966
- 1043 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
شفیق فکه، شبکه ایثار
موضوع:لباس مقدس
مادرم برای عروسی برای کاظم کت، شلوار و پیراهن داده بود خیاط بدوزد. برای مراسم، کاظم شلوار و پیراهنش را پوشید. کت را هم به دلیل گرمی هوا نپوشید. به کاظم گفتم: فکر می کردم شما هم با لباس سپاه در مجلس می آیید. کاظم گفت: اینقدر لباس سپاه مقدس است که نباید آن را در این بازی ها قرار داد. واقعا هم همین طور بود. هیچ وقت با لباس سپاه به منزل نمی آمد. فقط در محل کار می پوشید. کاظم واقعا پادگان را بهشت می دانست. همه چیز کاظم سر جای خودش بود. محبتش، زن دوستی اش و … همه در جای خودش قرار داشت.
راوی: خانم حاج ابوالقاسمی، همسر شهید
منبع خاطره: سایت خاطرات شهدا
http://www.khaterateshohada.ir/?p=12966