- نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
- 04 آگوست 2020
- کد خاطره 11508
- 1355 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
شفیق فکه، شبکه ایثار
یكدفعه كه از كردستان برگشته بود به من گفت : خانم بیا تا یك خاطرة شیرین برایت تعریف كنم . می گفت : یك خانم معلّم مجرّدی در سپاه سقّز فعّالیت می كرد ، از طرفی با یكی از نیروهای پاسدار كه می دانستم مجرّد است صحبت كردم كه می خواهی ازدواج كنی یا نه ؟ گفت : كجا ؟ با چه كسی ؟ گفتم : همین جا ، با فلانی . گفت : بلی ، می گفت : همان جا برنامة عقد و عروسی را راه انداختیم و این دو نفر را به خانة بخت فرستادیم، الان هم، آن زوج در مشهد هستند و با ما ارتباط دارند.
محل مصاحبه: نامعلوم
راوی: خانم زهرا بهادری
منبع خاطره: سایت خاطرات شهدا
http://www.khaterateshohada.ir/?p=11508