×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

خاطرات سایت

خاطرات شهدا

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 22 November , 2024  .::.  خاطرات منتشر شده : 0 خاطره
شهید بابا محمد رستمی رهورد
شفیق فکه، شبکه ایثار

رزمنده ای می گفت: یك روز به اتفاق بابا رستمی و چند نفر دیگر برای شناسایی رفتیم . دیدیم عراقی ها چند تانك ارتش را برده بودند و ابتدای جاده سوسنگرد در جای معراج شهدا گذاشته بودند و خودشان فرار كرده بودند. ما مشاهده كردیم كه سه چهار تانك خراب آنجا هست چون من زرهی بودم تا حدودی با تانك آشنایی داشتم . به راه آهن رفتیم . به سمت كارخانه ذوب آهن رفتیم هیچ كس در آنجا حضور نداشت در كاترپیلا اتاقهایی وجود داشت كه متعلق به مهندیسین بود. در اتاق دو عدد تخت و دوتا یخچال و قالیچه وجود داشت و همه چیز دست نخورده و افراد فرار كرده بودند.

منبع خاطره: سایت خاطرات شهدا
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.