×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

خاطرات سایت

خاطرات شهدا

امروز : دوشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Monday, 25 November , 2024  .::.  خاطرات منتشر شده : 0 خاطره
۳۸ سال پیش در اردیبهشت ماه / گفته های برادر راسخ از والفجر هشت
26 آوریل 2024

حالا دوباره به این جاده برگشته بودیم و کار بسیار سختی داشتیم.وضعیت بدین شکل بود که سمت چپ جاده خور عبدالله و سمت راست جاده کارخانه نمک و روبرو کانال ارتباطی خور و کارخانه که عراقیها پشت آن حضور پر رنگ و کمینهایی اینور کانال با تیربارهای سنگین و ضد هوایی داشتند

سکوت شکسته_خاطرات حاج محمود پاک نژاد_قسمت دهم
07 سپتامبر 2021

چنان به توان و قدرت نیروهای گردان امام سجاد و حضرت رسول باور داشتم که آرامش وجودم را گرفته بود. فریاد مداوم «الله اکبر» نشان از آن داشت که مأموریت من به سرانجام رسیده و کار به دست گردان ها افتاده است.

سکوت شکسته -حاج محمود پاک نژاد-قسمت هفتم
07 سپتامبر 2021

تمام طول روز، بارها مسیر رفت و برگشت جاده آبزیادی و سنگرهایی را که در لبه صخره ها قرار داشت در ذهنم مرور کردم. موضوع را با گروه کالک و معاونت اطلاعات در میان گذاشتم و نقشه روی کاغذ رسم شد. بارها مسیر را بررسی کردم؛ زمان برگشت ما کمتر از یک ساعت شد و این یعنی «امید»؛ زمان که نقش مهمی در کسب نتیجه دارد، کوتاه تر شده بود.

سکوت شکسته -خاطرات حاج محمود پاکنژاد-قسمت ششم
07 سپتامبر 2021

وقتی در بین گفت وگوها متوجه نگرانی فرماندهان شدم و با اطلاعاتی که از استحکامات و تجهیزات دشمن داشتم و مهمتر اینکه به کمبود امکانات خودمان، اعم از تانک، نفربر، و زرهی واقف بودم، به این نتیجه رسیدم که تنها راه باقی مانده برای ما «نفوذ و انجام عملیات ایذایی» است

سکوت شکسته – خاطرات حاج محمود پاک نژاد
30 آگوست 2021

اول چفیه را که نقش میان آن پرچم جمهوری اسلامی ایران است، و بعد هم جزوه را روی نیمکت، کنار نهال قرار می‌دهد تا بتواند قوطی سوهان را از داخل ساک بیرون بیاورد، روی جلد جزوه با قلم درشت نوشته شده « مهران، مهریه فاو»، داخل پرانتز هم زیر آن جمله نوشته شده «خاطرات رزمنده دفاع مقدس، حاج محمود پاک نژاد»،.