اکبر فلکی برای اینکه دوستان از زیر کتک کابلهای عراقیها خلاص بشوند با هنر خودش که با سیم مسی داخل کابلها شروع کرد به لوستر ساختن!
بعد از یک هفته رفت مرخصی زمانی که آمد یک بند پلاستیگی انداخته بود و بجای دست مزد یک شانه چوبی درست کردم که برای عیالش ببرد
قدر نعمتهای خدا رو آنجا بود که پی بردیم. بعداز نوش جان، پوست پرتقال رو جمع کردم و داخل یک پارچه کوچک گره زدم و هر روز کمی خیس میکردم بجای عطر همیشه داخل جیبم میزاشتم تا یک ماه بوی پرتقال برمشامم میخورد