این خاطره: شبهای عملیات .... هرسال که شب عاشورا میشود خاطرات شبهای عملیات دوباره زنده میشود بندگی خالصانه خدا بود زمانهای ناب خیلی زودگذشت ولی هیچ موقع از یادم نمیرود این شبها با آه وافسوس اشک بیاد ان شبها بادوستان وشهدا بودم شبهای عملیات دوستان به ستون یک بر روی جاده به طرف خط مقدم در کنار اب حرکت میکردیم تیر تراشهای تیربارهای عراق شلیک میکردند از کنار مان زوزه کنان ردمی شدند یا خمپاره ای در کنار مان ...
روضه ...... روضه وزبان حال را خیلی سخت است که به نگارش در اورد وخواندن آن هم در مراسمها ومجالس باید سخنور یا مداح خوبی باشی که تا بتوانی برای حضار به قول بچه هیئتی ها مطلب را خوب ادا کنی اما یک روضه که شهید بزرگوار غلامعلی رجبی در یک مجلس گفت این ماجرا اتفاق افتاده بود شهید غلامعلی رجبی خیلی عاشق به قول ما بچه تهرونی ها سیم اش خیلی وصل بود می گفت شب جمعه ای که مادر شهیدی میخواست برود سر مزار پسرش آن زمان هم اگر یادتان باشه ...
قديری ابيانه ميگويد: «وقتی برایش راجع به تشیع توضیح دادم، مشتاق شد و بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین، نام او را «مهدی» گذاشتیم. بار اول که به ایران آمد، خدمت حضرت امام(ره) رفت. در آن ملاقات، حضرت آیت الله خامنه ای، آقای هاشمی، سید احمد خمینی و فخرالدین حجازی حضور داشتند.» ادوادو چند بار به ایران سفر کرده، در یکی از این سفرها در هفتم فروردین ۱۳۶۰ در نماز جمعه به امامت آیت الله خامنه ای شرکت میکند. در همین سفر ادواردو با ...